تربیت فرزند

  • خانه 

نقش آسانی ها و دشواری ها در تکامل زندگی مادی و معنوی

03 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​یکی از واقعیاتی که بیانگر اولویت معنویات فطری بر خواسته‌های زودگذر جسمانی انسان است، این است که انحراف و گمراهی در افراد و جوامع معمولاً با غلبه مطلق باطل و آنچه خلاف واقعیت است، رخ نمی‌دهد، بلکه انحرافات اغلب در اثر افراط در رشد یکی از محاسن و غفلت از بقیه یا انکار سایر آن‌ها پدید می‌آید و عدم توازن از اینجا آغاز می‌گردد و باطل بر یک جنبه از خیرات غلبه می‌یابد و در فرد یا جامعه پذیرفته می‌شود.
اساساً اگر در جامعه صداقت و اعتماد غلبه نداشته باشد، دروغ و نفاق نمی‌تواند کار خود را پیش ببرد، زیرا زمانی که بنا بر صداقت و اعتماد گذاشته می‌شود، دروغگو و منافق می‌توانند از این موقعیت استفاده کنند و خود را راستگو و محق جلوه دهند. حق، وجود استقلالی و باطل، وجود تبعی دارد. در آیات و روایات نیز نمونه‌های گوناگونی در تأیید این نکته وجود دارد. در یکی از روایات منسوب به امیرالمؤمنین (ع) این بحث بیان شده است که اگر پوشش حق بر باطل نبود، باطل مورد استقبال مردم قرار نمی‌گرفت و دفع می‌شد. همچنین اگر اختلاط باطل با حق مانع پذیرش حق نمی‌شد، حق نیز به راحتی توسعه می‌یافت و مورد پذیرش قرار می‌گرفت. در روایت دیگری داریم که حق دوله دارد و باطل جوله (جولان). یا از قرآن استنباط می‌شود که باطل کف روی آب است و آن‌چنان که حباب از بین می‌رود و آب باقی می‌ماند، باطل نابود می‌شود و حق ماندنی است و این بیانگر این موضوع است که باطل همانند کف روی آب که با قدرت آب زنده است، با اتکاء بر قدرت حق پیش می‌رود. اگر در جامعه‌ای باطل بر حق غلبه یابد، آن جامعه خود به سمت هلاکت می‌رود و این با جامعه بیمار تفاوت دارد. در بسیاری از جوامع، مستکبرین، مترفین و سردمداران ظالم وجود دارند و در عموم آن جامعه، غلبه حقایق فطری قابل مشاهده است. بنابراین در عموم جوامع یا لااقل جوامعی که امکان ادامه حیات دارند، ادراکات و گرایش‌های فطری همواره از اصالت برخوردار هستند و باطل نیز در این جوامع فقط از طریق تلبّس به حق است که امکان ظهور می‌یابد و در نتیجه در تحلیل ابعاد مختلف پدیده‌های انسانی و اجتماعی از جمله محور و معیارهای یک الگوی تکامل مناسب که تأمین‌کننده جامع نیازهای انسانی باشد، محوریت فطرت انکارناپذیر است.

 نظر دهید »

نقش آسانی ها و دشواری ها در زندگی مادی و معنوی

03 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

تکامل و توسعه

از دیدگاه شهید مطهری، جوامع بشری نیز همانند افراد انسانی در صورتی در فرایند تکامل قرار می‌گیرند که هر چه بیشتر از طبیعت و نهادهای اقتصادی و اجتماعی استقلال یابند و به عقیده، ایمان و ایدئولوژی وابستگی پیدا کنند. سیر تکامل جامعه بشری به همین سمت است، آن‌چنان که جوامع بدوی وابستگی بیشتری به غرایز طبیعی، حیوانی و مؤلفه‌های اقتصادی و اجتماعی داشت و بشر امروز بیشتر به ایدئولوژی‌های جدید تعلق دارد و بر اساس آن در مسیر تکامل و توسعه قرار می‌گیرد (مطهری).

البته از سایر آراء شهید مطهری می‌توان چنین برداشت کرد که وی لزوماً بشر امروز را در تمام ابعاد، تکامل‌یافته نمی‌داند. همچنین از آرای ایشان نمی‌توان چنین استنباط کرد که وی قائل به تکامل جامع انسان در همه زمینه‌ها از آغاز تاریخ تاکنون است. اما در مجموع می‌توان گفت که از دیدگاه شهید مطهری، برایند و سیر کلی جوامع انسانی در نهایت به سمت تکامل و استقلال بیشتر از وابستگی‌های مادی و کسب آزادی معنوی است، به طوری که در پایان تاریخ اوج آزادی معنوی ممکن انسان و استقلال روح او از اقتضائات مادی تحقق می‌یابد.

نکته مهم این است که انسان نوع واحد است و به اندازه‌ای که می‌توان از تکامل اجتماعی و تمدنی بشر در طول تاریخ سخن گفت، این امکان در خصوص تکامل زیستی او وجود ندارد. انواع تکامل در جنبه‌های گوناگون زندگی انسان، به ابعاد مادی وجود او تقلیل‌پذیر نیست و به جنبه‌های معنوی، روحی و اجتماعی او باز می‌گردد. این نکته نیز بیانگر مبنای معنوی تکامل انسان پس از عبور از مراحل شدید وابستگی به ماده است. 

این‌چنین است که نظریه‌های مربوط به تکامل از دیدگاه شهید مطهری با محوریت ارزش‌های متفاوتی شکل می‌گیرد و معنای سعادت و کمال نیز از سایر اندیشه‌ها و مکاتب تمایز می‌یابد. بر این اساس، صورت، محتوا و مسئله‌شناسی در حوزه نظریه‌های مربوط به الگوی تکامل و پیشرفت، ساختار متفاوتی را شکل می‌دهد و اقتضائات خاص خود را پدید می‌آورد.

 نظر دهید »

نقش آسانی ها و دشواری ها در تکامل زندگی مادی ومعنوی

03 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​انسان به اقتضای فطرت خود طالب جاودانگی و بی‌نهایت است و در او نفخه الهی دمیده شده، ولی در دنیایی حضور یافته است که به دلیل فنا و محدودیت آن، احساس غربت، بیگانگی و عدم تجانس می‌کند. این شرایط در انسان احساس درد و دلهره و اضطراب می‌آفریند و به همین دلیل است که اضطراب انسان فقط با یاد خداوند درمان می‌شود و مسائل دیگر همه سرگرمی است، به طوری که به اذعان قرآن فقط با یاد خداست که قلب‌ها آرام می‌گیرد. در واقع انسان همواره در طلب و عاشق کمال مطلق است و موجودات محدود او را راضی نمی‌کنند، در نتیجه حتی در صورت ناخودآگاهی خود نیز این جست‌وجوی کمال مطلق در میان مصادیق اشتباه، پیوسته ادامه دارد و این دلیل تنوع‌طلبی انسان در خصوص نیازها و خواست‌ها و عدم سکون و سکینه او با انواع محدود آن‌ها است. تلاش نامتناهی انواع انسان‌ها برای امور مطلوب متنوعی که برای خود تعریف می‌کنند، بیانگر همین بی‌نهایت‌طلبی و عدم اکتفا به دستاوردهای کنونی در هر زمان است ( مطهری). این مسئله همان تنوع‌طلبی بشر و عدم رضایت او از شرایط موجود و دستاوردهای مادی دائمی‌اش به صورت مستمر و طلب نداشته‌ها و اهداف خارج از دسترس خود و تعیین نسبت لذت و رنج خود با داشتن یا نداشتن آن‌ها است، در حالی که پس از وصول به این امیال مادی نیز لذت مطابق با تصور پیشین و آرامش و سکون ناشی از آن حاصل نمی‌شود و این حرکت و طلب، پیوسته امتداد می‌یابد. انسان در طلب مطلوب حقیقی خود گاهی در مصادیق دچار اشتباه می‌شود و آن‌ها را مطلوب واقعی تصور می‌کند، در حالی که پس از نیل به آرامش موقتی که بعد از وصول به مصادیق غلط می‌یابد، به حکم فطرت خود این عدم سنخیت و تمایز از مطلوب حقیقی را درک می‌کند و دچار بیزاری می‌شود و در طلب مطلوب جدید گام برمی‌دارد، در حالی که اگر از ابتدا به سوی مقصد واقعی میل می‌کرد و به وصال او دست می‌یافت، آرامش و سعادت واقعی تحقق می‌یافت (مطهری). 

همین موضوع نشان می‌دهد که نیازهای مادی و جسمانی انسان، تأمین‌کننده خواسته‌های اساسی و آرامش مطلوب او نیستند و گرایش‌های فطری با ویژگی‌های مذکور که با بی‌نهایت‌طلبی انسان نیز تناسب دارند، در میان خواسته‌های انسان جایگاه محوری دارند.

 نظر دهید »

نقش آسانی ها و دشواری ها در تکامل زندگی مادی ومعنوی

03 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​لذت‌های انسان بر اساس خواسته‌های مادی و جسمانی یا روحی و معنوی او به دو دسته تقسیم می‌شوند. لذت‌های مادی مربوط به حواس هستند و با لذت اعضای بدن همراه‌اند، ولی لذت‌های معنوی و روحی با اعضای بدن حس نمی‌شوند و مربوط به ماده خارجی نیستند. لذت معنوی از قوت و پایداری بیشتری برخوردار است، به نحوی که انسان حتی قادر است در مواقع بسیاری لذت‌های مادی خود را فدای لذت‌های معنوی نماید. ایمان به عنوان نماد بزرگ‌ترینِ لذت‌های معنوی، در طول تاریخ شرایطی را برای انسان‌ها فراهم کرده است که نمونه‌های فراوانی از چشم‌پوشی لذت‌های مادی برای باورهای ایمانی در طول زندگی بشر وجود دارد (مطهری). از آنجایی که در دیدگاه شهید مطهری، فطرت بیانگر نوع خاص آفرینش انسان است ( مطهری) اساس نیازهای معنوی بشر نیز به گرایش‌ها و تمایلات فطری او مربوط است. در نتیجه تقدم و قوت لذت‌های معنوی نیز بیانگر اصالت و اولویت گرایش‌های فطری است.

 نظر دهید »

نقش آسانی ها و دشواری ها در تکامل زندگی مادی و معنوی

03 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​شهید مطهری در نقد آراء اگزیستانسیالیست‌ها مسئله وجود ارزش‌ها در انسان را مورد بررسی قرار داده هاست. وی با ارجاع به نحوه مواجهه فلسفه شرقی و تأکید بر آراء ابن‌سینا در این زمینه بیان کرده است که تفسیر متفکران شرقی از تبعیت انسان از ارزش‌ها با تقسیم خیر به دو نوع معقول و محسوس تحقق می‌یابد. خیر خواسته‌ای برخاسته از عمق ذات انسان است که با دست‌یابی به آن چه در بعد مادی و چه معنوی، انسان مرحله‌ای از تکامل را پشت سر می‌گذارد. در این نگاه، در کنار واقعیت‌های مادی واقعیات معنوی نیز وجود دارند که متناسب با سایر نیازهای انسان یعنی نیازهای معنوی هستند. با این وصف، لفظ ارزش در تناظری غلط با خیر معقول بنا نهاده شده و لفظ سود و منفعت به دلیل تقویت وجودی انسان با خیرهای معنوی و دست‌یابی به تکامل از این راه، در این مورد نیز هم‌چون خیر محسوس قابل استفاده است. در فلسفه غرب هر چند که پس از مدتی اهمیت امر معنا و ارزش در کنشگری انسان مورد توجه قرار گرفت، اما تلاش برای حفظ سیطره تفسیر مادی از عالَم و غلبه روش تجربی بر روش‌های عقلی موجب شد ارزش به مثابه امری موهوم و جعلی و حتی قراردادی مورد تفسیر متفکران غربی قرار گیرد. به اعتقاد متفکران اگزیستانسیالیست، ارزش‌ها اموری آفریدنی هستند و نه کشف‌شدنی و این خود انسان است که به ارزش‌ها واقعیت می‌بخشد.
واقعیت این است که انسان در حوزه معانی، قدرت خلق و آفرینش ندارد. قدرت خلاقیت انسان در حوزه ماده و آن هم در سطح تغییر مواد و دست‌یابی به صورت جدید تحقق می‌یابد. در حوزه معانی نیز ابتکار و ابداع بشر خود را در حوزه اعتباریات به نمایش می‌گذارد و با اعتبار و قرارداد او نیز تغییری در نفس‌الامر اشیا حاصل نمی‌شود. تفسیری که ارزش‌ها را وابسته به اعتبار و آفرینش انسان می‌داند، در واقع منشأ حسن و قبح را به اراده و خواست بشر پیوند می‌زند و مبدأ واقعی این امور را نادیده می‌گیرد. در حالی که اهداف هیچ‌گاه نمی‌توانند خلق انسان و ابداع او باشند. جایگاه هدف همواره نسبت به انسان برتر است و از این رو، او به عنوان هدف آن را برمی‌گزیند و برای دست‌یابی به آن تلاش می‌کند. امری که خود مخلوق بشر و ساخته اوست، نمی‌تواند به عنوان هدفی مطلوب و دور از دسترس هدف دست‌یابی شود. این موضوع در مورد ارزش‌ها نیز صادق است. برای مثال انسان در مورد اسکناس قادر به اعتبار ارزش برای دسترسی به اهداف مطلوب خود است، ولی اگر هم‌چون بت‌پرستان، مخلوق بشر معبود و مطلوب او قرار گیرد، امری نامعقول پدید آمده است. این موضوع در قرآن نیز در مؤاخذه بت‌پرستان مطرح شده است. بنابراین، منشأ پیدایش ارزش‌ها لذت، منفعت و نیاز واقعی انسان است. انسان در مسیر کمال خود نیازمند واقعیت‌هایی وجودی است که بر این اساس برای دست‌یابی به این امور تلاش می‌کند و ریشه ارزش‌ها، قوه‌ای از قوای بشر است.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

تربیت فرزند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس