تربیت فرزند

  • خانه 

که انسان بودن وماندن چه دشوار است!!!

14 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​اولین اثر عبادت، تسلط بر خود
اولین اثر عبادت كه انسان را به خدا نزدیك می كند ،تسلط بر خود است. از اینجا شما بفهمید كدام عبادت قبول است و كدام قبول نیست. عبادت بدون اینكه انسان را به خدا نزدیك كند عبادت نیست، یعنی باور نكنید كه انسان عبادت كند ولی به خدا نزدیك نشود و عبادتش را هم درست انجام داده باشد؛ چنین چیزی محال است.

عبادت، مركب تقرب و نزدیك شدن به خداوند است. آن وقت عبادت بنده و جنابعالی مقبول است كه ما را به خدا نزدیك كند. و باور نكنید كه انسان به خدا، این كانون لایتناهای هستی نزدیك بشود ولی بر بصیرت و ایمان و روشنایی اش افزوده نشود، بر قدرت و حیات و اراده و تسلطش افزوده نشود. اولین مرحله كه اولین نشانه است برای اینكه ما بفهمیم آیا عبادت ما مورد قبول پروردگار هست یا نیست، ارزش اجتماعی عمل ماست. یعنی چه؟ یعنی اگر ما عبادت كنیم، این عبادت- كه مكرر هم هست و مخصوصاً درباره ی نماز بیشتر صدق می كند- برای چیست؟ برای اینكه ما همیشه یادمان باشد كه بنده هستیم و خدایی داریم. گاهی افرادی سؤال می كنند فایده ی نماز خواندن ما برای خدا چیست؟ برای خدا چه فایده ای دارد كه من نماز بخوانم؟ دیگری می گوید: شما می گویید من نماز بخوانم، نزد خدا اعلام بندگی كنم؛ مگر خدا نمی داند كه من بنده اش هستم كه مرتب بروم آنجا بایستم اعلام بندگی كنم، تعظیم كنم، چاپلوسی كنم تا خدا یادش نرود كه چنین بنده ای دارد. چنین نیست خداوند واقف بربندگی ماست،عبادت ماجهت بصیرت و ایمان خود بنده می باشد.

 نظر دهید »

که انسان بودن و ماندن چه دشوار است !!!

14 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​کارکردهای معنوی توکل به خدا در قرآن و روایات 
- عزت و محبوبیت نزد خدا


از دیدگاه قرآن كريم در سایه توكل به خدا، شخص متوكل محبوب خدا قرار میگیرد؛ پس معلوم می شود که دارنده توکل مورد محبت خدا و مشمول کفایت اوست و کسی که خدا کفایت کننده و دوستدار و نگهبانش باشد به پیروزی بزرگی دست یافته است .
اینکه خدا متوكلان را دوست دارد از آن جهت است كه آنان به خدا و اوصاف او معرفت یافته و امرشان را به او سپرده اند و در نتیجه خداوند هم آنان را به خير و صالحشانهدايت و خواسته های آنها را برآورده می کند؛ هرچند ممكن است در بعضی موردها كارها برخالف ميل و خواسته انسان انجام گيرد؛ ولی انسان متوكل میداند كه هرچه خدا برایش خواسته همان به خير و صالح اوست؛
چنان كه فیض کاشانی میگوید: »خدا متوكلان را دوست دارد، پس آنان را ياری می کند و نصرت و پيروزی را در زمینه های مختلف به آنان عطا می کند و این مرتبه شاید بالاترین مقام توکل باشد .
بر این اساس، گروهی از دانشمندان توکل را عامل صدق ایمان برشمرده اند؛ زیرا متوکل، عظمت و قدرت خداوند را ملاحظه می کند و اعتقاد دارد و بر آن است که همه به خدا محتاج و نیازمندند و از همین رو، متوکل حاجت خود را فقط از خدا می طلبد و به غیر خدا توجهی ندارد.
 متوکل، محبوب خدا می شود و خدا نیز او را دوست دارد . این ادب عظیم متوکل در برابر خالق، نشان دهندۀ محبت او نسبت به پروردگار است، و به همین جهت از طرف دیگر، متوکل چون همواره خود و کارش را به خدا می سپارد و همه نیروها را یکسر از خدا می داند، به مقام »محبوب خداوند بودن« نائل می شود که در عالم هیچ چیزی شیرین تر و با ارزش تر از آن نیست و این نهایت قرب بنده به خدا است .

- آرامش و اطمینان قلبی

ايمان و توکل بر خداوند در آرامش و امنيت روحی بشر تأثیر بسزایی دارد؛ زیرا بی تردید »توکل« یعنی واگذاری همه امور به خدا که یکی از راه های کسب آرامش به شمار می رود.
متوکالن همواره از آرامش روحی برخوردارند؛ چرا که متکی به نیروی عظیم الهی هستند و خدا را تنها پشتیبان خود میدانند .
قرآن کریم در ماجرای حضرت موسی میفرماید: وقتی قوم خسته موسی، خود را با فرعونیان رو در رو دیدند که آنان را دنبال می کنند، از ترس بر خود لرزیدند و در آن هنگام گفتند: »ما در چنگال فرعونیان گرفتار شده ایم، و توان مقابله با قوم فرعون رانداریم؛ ولی حضرت موسی با آرامش و اطمینان کامل قلبی، رو به جمعیت وحشت زده بنی اسرائیل کرد و آنان را قوت قلب داده و گفت: »جای نگرانی نیست، آنان هرگز بر ما مسلط نخواهند شد ،چون خدا با ماست و به زودی هدایت میکند.
كسانی كه در زندگی احساس فقر و ناداری می کنند و يا دچار ناراحتی ها و نگرانی های ديگری شده اند، برای رفع اين مشكالت بهتر است به قدرتی كه مافوق همۀ قدرت هاست و فناناپذير می باشد، اعتماد كنند، و خود را به او بسپارند. و چون قدرتی باالتر از قدرت الهی نيست، باید بر او تكيه كنند و خود و زندگی خود را به او بسپارند؛ چرا كه خدا به خير و مصلحت بندگانش واقف است. اين حالت موجب می شود كه او در درون خود احساس آرامش كند و از این رو، قدرت او برای رفع مشكلات چند برابر می شود و به راحتی سختی ها و مشكلات را پشت سربگذارد.
بنابراین وقتی ما خدا را وکیل خود قرار دادیم، نباید ناآرامی را به وجود خود راه دهیم. بر همین اساس امام علی میفرماید: »خدا را پشتیبان خود گرفتن، کفایت کننده خوبی است برای کسی که به او تکیه کند.

 نظر دهید »

که انسان بودن و ماندن چه دشوار است !!!

14 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​عوامل و آثار سعادت و شقاوت در قرآن
قرآن بزرگترین هدیه الهی است و
خداوند با فرود آوردن آن برپیامبر اسلام (ص) بر انسان منت نهاده است از آیات و روایات این حقیقت
روشن می شود که بشر برای رسیدن به سعادت و خوشبختی و نجات ازشقاوت و بدبختی راهی جز قرآن
ندارد . سعادت حالتی است که از رسیدن به خیر و سرور برای انسان حاصل می شود عکس آن در معنای
شقاوت حاصل است سعادت یک معنای نسبی است ولی سعادت واقعی سعادتی است که دائمی و به دور ازمحرومیتها باشد ،که به اخروی و دنیوی تقسیم می شود مراداز سعادت اخروی ، خوشبختی و آسایش ابدیو همیشگی در جهان دیگر است و این میسر نیست مگر با ایمان و عمل صالح و اطاعت پروردگار . مرادازسعادت دنیوی ، لذائذ و خوشیهای دنیوی اعم از جسمی و روحی است وزمانی سعادت دنیوی دارای ارزش است که به دنبال آن انسان از سعادت اخروی هم برخوردار شود در قرآن آمده است تا بشارت به سعادت وانذاراز شقاوت دهد و ما را به خوشبختی و آسایش همیشگی رهنمون باشد . روزقیامت روزی است که حجابها از جلوی دیدگان برداشته می شود ، شک وتردیدها برطرف می شود و همه مشاهده می کنند که تمام قدرتها و ملک وملکوت و امر و قهر از آن خداوند است . روز ظهور و بروز یقین است ،آری سعادت دنیا و آخرت در اطاعت پروردگار است و اگر کسی از یاد حق دور باشد گرفتار معیشت می شود و اضطراب و ترس و نگرانی خواهد داشت.عواملی چون علم و معرفت ، ایمان و عمل صالح ، تقوی و صبر و توبه ،انسان را به سعادت ابدی می رساند . یاد خدا ، شکرگذاری و جهاد وامر به معروف و نهی از منکر نیز
سعادت را به دنبال دارد . از جمله عواملی که باعث شقاوت انسان می شود و او را به بدبختی می کشاند
جهل و نادانی ، کفر و بی ایمانی ، نفاق و ریاکاری ، پیروی از هوای نفس و دنیا پرستی می باشد که در قرآن وکلام معصومین به آن اشاره شده است. زندگی پاک و سربلندی و عزت آموزش و بخشش است و آثار شقاوت وبدبختی نیز زندگی سخت ، دوری از رحمت خدا حقارت و ذلت وفقر می باشد.

 نظر دهید »

که انسان بودن و ماندن چه دشوار است !!!

14 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​رابطه عقل و سعادت

معیار تشخیص سعادت عقل است و انسانها به کمک عقل خود سعادت یا شقاوت را می­فهمند، این مسأله مهم مطرح مى‏شود كه آيا عقل انسان براى تشخيص صحيح سعادت كافى است و يا سعادت آنقدر مبهم و پيچيده است كه از ماوراء عقل (يعنى هدايت وحى) بايد معرفى شود؟

 نظریه معروف ارسطو را نقل می کنیم که گفته است: «هر كسى فطرتاً و طبيعتاً طالب سعادت خويش است»

مسلماً عقل انسان او را به سوی سعادت می­راند و کمال زندگی او را در کسب مجموعه عواملی می­داند که در دراز مدّت مصلحت جامع او را به دنبال داشته باشد، اما این سؤال مهم مطرح است که آیا این سطح از قوه عاقله در همه انسانها به صورت بالفعل وجود دارد؟ یا فقط در فطرت آنها قوه ای نهاده شده که می­تواند به فعلیت نزدیک شود و سپس آثار و قضاوتهای خود را محقق کند. استاد مطهری نظر دوم را می­پذیرند به این معنی که انسان تا وقتى كه قوه عاقله صد درصد بر غرائزش حكومت نكند، طالب و تابع لذت است. انسانهاى عقلى و مسلّط بر غرائز كه نقشه كلّى در زندگى براى خود دارند و لذتها و رنجها را با همه عواقب و نتايج آن در نظر مى‏گيرند طالب واقعی سعادتند و الا نمی­توان هر انسانی را بالفعل در مسیر سعادت و پویای آن دانست. چون «سعادت» يك مفهوم عقلى است نه يك مطلوب غريزى.


راه سعادت

اما این که راه رسیدن به سعادت چیست مهمترین پرسش بشر بوده و هست. طبعاً با تفاوتهایی که بین انسان و حیوان وجود دارد می­توان دریافت که انسان نمی­تواند مانند حیوانات، تنها با پیروی از غریزه، راه خود را پیدا کند. آزمون و خطا نیز راه به جایی نمی برد چون نتیجه بخشی واقعی برنامه ها درجهان دیگر مشخص خواهد شد. پس باید برنامه ای برای سعادت بشر تدوین شود که قطعاً طرح و تنظيم آن، فرع بر شناخت انسان با تمام استعدادها، توانایی ها و خطرات پیش روست، زيرا سعادت از شكفته شدن استعدادها و بروز و ظهور و فعليت يافتن قوه ها پيدا مى شود.

از سوی دیگر جهان آخرت و عوالم غیر مادی توسط هیچ انسانی تجربه و بررسی نشده است تا بتوان نیازهای آن را در برنامه سعادت لحاظ نمود. اینجاست که ضرورت وجود دین، و پیروی از آن به عنوان تنها برنامه سعادت مشخص می شود.

نقش دین در منظومه فکری استاد مطهری بقدری قوی و حیاتی است که با همة تسلط و احاطه­ای که بر قواعد منطقی و مسائل فلسفی داشت، افراد ساده ولی متدیّن را به فلاح و رستگاری نزدیک­تر می­دانست و می­فرمود: بسيار ديده مى شود كه افرادى كم اطلاع و ساده ضمير كه خود را تسليم طرح انبياء كرده اند بدون آنكه كاملا به مزاياى آن پى برده باشند آن اندازه از سعادت بهره مند مى باشند كه يك صدم آنرا يك نفر ديگر كه مدعى دانش است دارا نيست زیرا این با شمع كم فروغ دانش خود مى خواهد اين بيابان بی­كران را بپيمايد و سر گشته به اين سو و آن سو مى دود. 

 نظر دهید »

که انسان بودن و ماندن چه دشوار است !!!

07 خرداد 1397 توسط زهره صالحيان لنجي

​امر بين الامرين (نه جبر و نه تفويض) در قرآن

در مقابل اين دو مكتب باطل (جبر و تفویض)ديدگاه سومي وجود دارد كه حقيقت را روشن مي‌سازد و خط بطلان بر آن دو عقيده مي‌كشد كه آن را «امر بين الامرين» مي‌نامند.

منظور از «امر بين الامرين» صراط مستقيم و خط ميانه بين دو ديدگاه فوق است. در عين حالي كه معتقد به اختيار و آزاد بودن انسان است، اما مختار بودن انسان را، به اراده و مشيت خداوند مي‌داند. به گونه‌اي كه هر لحظه كه خداوند متعال بخواهد مي‌تواند اختيار را از ما سلب نمايد و اين همان مكتب اهل بيت است.

بنابراين ديدگاه، همه حوادث جهان حتي اعمال و كردار انسان در عين حال كه به خود انسان منتسب است، ارتباطي با خداوند نيز دارد، زيرا اوست كه به ما هستي، قدرت، آزادي و اختيار بخشيده است.

در نتيجه، از يك سو استقلال ذاتي نداريم و دائماً نيازمند به خداوند هستيم و از سوي ديگر به مقتضاي آزادي و اختيار خويش داراي تعهد و مسئوليتيم. پس نه مردم در اعمال خود مجبور و بي اختيارند و نه به تمام معني به حال خود واگذار شده‌اند و به عبارت ديگر: در عين آزادي اراده، همچنان نيازمند امداد الهي هستيم.

توجه و نگرش همه جانبه و كلان به سراسر آيات قرآن، مسأله «امر بين الامرين» را اثبات مي‌كند و آياتي از قرآن كريم به روشني بر اين مسأله دلالت دارد، كه به برخي از آنها اشارت مي‌رود.

 و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمي، و هنگامي كه تير انداختي تو نبودي كه تير مي‌انداختي، بلكه خدا انداخت(انفال/17).

در اين آيه شريفه در عين اين‌كه پاشيدن خاك يا انداختن تير را به پيامبر نسبت مي‌دهد (رميت) در ادامه اين كار را از آن حضرت سلب مي‌كند و به خداوند نسبت مي‌دهد (ولكن الله رمي) و اين بدين جهت است كه هم رسول خدا داراي اختيار و اراده و كردار است و هم اين‌كه اصل اين كارها از مدد و نيروي خداوند متعال ناشي مي‌شود.

 قاتلوهم ليعذبهم الله بايديكم، با آنها پيكار كنيد كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مي‌كند(توبه/14).

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

تربیت فرزند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس