که انسان بودن و ماندن چه دشوار است !!!
امر بين الامرين (نه جبر و نه تفويض) در قرآن
در مقابل اين دو مكتب باطل (جبر و تفویض)ديدگاه سومي وجود دارد كه حقيقت را روشن ميسازد و خط بطلان بر آن دو عقيده ميكشد كه آن را «امر بين الامرين» مينامند.
منظور از «امر بين الامرين» صراط مستقيم و خط ميانه بين دو ديدگاه فوق است. در عين حالي كه معتقد به اختيار و آزاد بودن انسان است، اما مختار بودن انسان را، به اراده و مشيت خداوند ميداند. به گونهاي كه هر لحظه كه خداوند متعال بخواهد ميتواند اختيار را از ما سلب نمايد و اين همان مكتب اهل بيت است.
بنابراين ديدگاه، همه حوادث جهان حتي اعمال و كردار انسان در عين حال كه به خود انسان منتسب است، ارتباطي با خداوند نيز دارد، زيرا اوست كه به ما هستي، قدرت، آزادي و اختيار بخشيده است.
در نتيجه، از يك سو استقلال ذاتي نداريم و دائماً نيازمند به خداوند هستيم و از سوي ديگر به مقتضاي آزادي و اختيار خويش داراي تعهد و مسئوليتيم. پس نه مردم در اعمال خود مجبور و بي اختيارند و نه به تمام معني به حال خود واگذار شدهاند و به عبارت ديگر: در عين آزادي اراده، همچنان نيازمند امداد الهي هستيم.
توجه و نگرش همه جانبه و كلان به سراسر آيات قرآن، مسأله «امر بين الامرين» را اثبات ميكند و آياتي از قرآن كريم به روشني بر اين مسأله دلالت دارد، كه به برخي از آنها اشارت ميرود.
و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمي، و هنگامي كه تير انداختي تو نبودي كه تير ميانداختي، بلكه خدا انداخت(انفال/17).
در اين آيه شريفه در عين اينكه پاشيدن خاك يا انداختن تير را به پيامبر نسبت ميدهد (رميت) در ادامه اين كار را از آن حضرت سلب ميكند و به خداوند نسبت ميدهد (ولكن الله رمي) و اين بدين جهت است كه هم رسول خدا داراي اختيار و اراده و كردار است و هم اينكه اصل اين كارها از مدد و نيروي خداوند متعال ناشي ميشود.
قاتلوهم ليعذبهم الله بايديكم، با آنها پيكار كنيد كه خداوند آنان را به دست شما مجازات ميكند(توبه/14).