کودک لجباز
کودک از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم کشف می کند. وی به درجه ای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان می رسد که می فهمد رفتارش روی دیگران تاثیر می گذارد و واکنش ها را برمی انگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی که از وی کاری خواسته می شود لجبازی را به کار می گیرد تا واکنش ها را مشاهده کند و کنجکاوی اش ارضا شود. این کنجکاوی می تواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست کننده. کودک بدون آن که درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیله ای برای محک زدن واکنش دیگران به کار می گیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع کردن قدرت لجبازی را در کودک بالا می برد و به او در کشف دنیایی که پیش رو دارد کمک می کند.
واکنش اطرافیان بویژه والدین که کودک از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین کننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در کودک است. واکنش های هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی می تواند ابعاد آن را گسترده کند و لجبازی را به عادتی دائمی برای کودک تبدیل سازد. از سوی دیگر ممکن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز کودک به امتناع و ارضای کنجکاوی را سرکوب کند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی کودک در سنین بالاتر رشد کند و شکل بگیرد. والدین باید بدانند لجبازی کودک خصلتی طبیعی است که باید پذیرفته شود. گاهی کودک به لجبازی به چشم یک بازی نگاه می کند و می خواهد والدین را در این بازی شریک سازد. معلوم است کودکانی چنین رفتاری از خود نشان می دهند که نیاز آنها به بازی و لذت بردن در کنار والدین و همچنین تماس فیزیکی با بدن والدین در آنها ارضا نمی شود. ممکن است کودک لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی کودک در هر زمینه ای معنای خاص دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد. بدترین حالت آن است که کودکی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان کنند این کودک ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلکه هر معلولی در کودکان علتی دارد که باید برطرف شود. ناگفته نماند که نوعی از لجبازی نیز وجود دارد که با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت می شود. در این حالت که به لوس شدن تعبیر می شود کودک امتناع ها و اصرارهای بیجا را به بازیچه ای برای جلب توجه و بلکه رضایت والدین تبدیل می کند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین می گذارد تا به خواسته اش برسد.
همچنین بخوانید : راه و روش های بسیار کاربردی و جالب بچه داری
علت لجبازی کودک و رفتار مناسب والدین با کودک لجبازبهترین رفتار اطرافیان و والدین با کودک لجباز
کودک باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمی شود. هر کودکی با توجه به سن و میزان درکش به درجه ای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخاب های گوناگون تمایل دارد. کودکان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه می خواهند شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل را می سازند و تقویت می کنند. والدین باید به لجبازی های کودکان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یک نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل کودک را متقاعد کنند، ناز او را بکشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشکلی هست برطرف کنند و در نهایت از موقعیتی که کودک در آن به لجبازی می پردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و کلامی قوی تر با وی استفاده کنند.
گاهی کودک به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به کار می گیرد.بدغذایی مشکلی رایج میان کودکان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری کودک برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت می دهند. در حالی که مهم ترین دلیل بروز بدغذایی بی اشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
والدین هنگام انجام رفتار سازنده و خوب فرزندان نیز فرزند را تشویق کنند و با آموزش رفتار سازنده و منطقی سعی کنند جهت کاهش رفتارهای بد از سوی فرزندان برآیند.
والدین سعی کنند نظارت ها را در محیط داخل منزل بر روی کودک کاهش دهند و به کودک خود آزادی عمل بیشتری بدهند.
والدین هنگام دعوای بین فرزندان اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و به هیچ عنوان وارد درگیری بین کودکان نشوند و حتی از فرزندان طرفداری نکنند چرا که این مهم موجب احساس برتری طلبی والدین بین فرزندان خواهدشد.
اصولا ً لجبازی یک نوع رفتار و واکنش نامطلوب است که به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد، از جمله آسیب رساندن به خود و دیگران، ناسزا گفتن، گریه کردن و فریاد کشیدن، شکستن وسایل و … در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی مشهود است.
آیا کودک شما لجباز است؟ آیا نوجوانتان دائم با نظرها و سخنان شما مخالفت می کند؟
شاید پاسخ شما به این سوال ها مثبت باشد و نگران این باشید که فرزندتان لجباز است و برای کنار آمدن با لجبازی کودکتان از دوستان و نزدیکان راه حل هایی را جویا شده باشید. در ادامه این مطلب به بیان ویژگی های کودکان لجبازمی پردازیم تا اولا ً لجبازی را ریشه یابی کنیم و ثانیا ًبه راه های درمان این اختلال رفتاری بپردازیم؛ کودکان لجباز بسیار حساس و زودرنج هستند و اغلب زود خشمگین می شوند و به کینه توزی و انتقام جویی تمایل دارند. در کودکان لجبازی بیشتر در نافرمانی نمود پیدا می کند و خانواده ها بیشتر به علت این خصلت، کودک را لجباز توصیف می کنند. برخی والدین هر نافرمانی از سوی کودک را لجبازی می شمارند در حالی که اگر نافرمانی تداوم داشته باشد، آن را لجبازی می دانیم.
علل لجبازی در کودکان
علل لجبازی در کودکان بسیار گسترده و پردامنه است. از نظر بیولوژیکی اختلال در عملکرد غدد و اعصاب ممکن است یکی از عوامل لجبازی در کودکان باشد. در حقیقت لجبازی کودک در هر زمینهای معنای خاص دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد. بدترین حالت آن است که کودکی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان کنند این کودک ذاتا ً لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلکه هر معلولی در کودکان علتی دارد که باید برطرف شود. ناگفته نماند که نوعی از لجبازی نیز وجود دارد که با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت میشود. در این حالت که به لوس شدن تعبیر میشود کودک امتناعها و اصرارهای بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلکه رضایت والدین تبدیل میکند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد. اما بیشتر لجبازی ها ریشه در سبک رفتاری والدین دارد.
لجبازی ناشی از خشم درونی
گاه بروز ندادن خشم توسط کودک، باعث لجبازی می شود و گاهی اضطراب ها و تنش های درون خانوادگی به خشم درونی در او منجر می شود. هم چنان که الگوپذیری از والدین و تناقضات رفتاری والدین بر شکل گیری لجاجت در رفتار و شخصیت کودک نقش دارد. لجبازی برای کودک در واقع راهی برای رسیدن به هدف است زیرا او یاد گرفته است با لجبازی به هدف و خواسته خود برسد. او این الگو را از رفتارهای مستقیم والدین و یا تناقضاتی که در خانواده شاهد بوده، گرفته است.
اگر کودکی یاد گرفته باشد برای رسیدن به هدف(اسباب بازی، شکلات، تفریح و بعدها رایانه و خودرو و …) می تواند با گریه، قهر، داد و بیداد به هدفش برسد این کار را تا دوران بزرگسالی ادامه می دهد. این افراد در زمینه شغلی و تحصیلی نمی توانند رشد چندانی داشته باشند و مدام تغییر رشته یا تغییر شغل می دهند. از طرف دیگر در زندگی مشترک به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه سبک های لجبازی خود را ادامه می دهند و نمی توانند درباره مسائل و مشکلات خود با همسرشان به نتیجه برسند.
روانشناسان معتقدند تهدید، بچهها را لجبازتر میکند. لجبازی در کودکان معمولا ً از سن یک سالگی آغاز میشود و حتی میتواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه میخواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی میکنند و یکی از اساسیترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان میشوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها میپردازند.
بهترین اقدام والدین در این لحظه میتواند این باشد که دلگیر نشوند و سعی کنند به صورت امری و دستوری با کودک صحبت نکنند بلکه با او همدلی کرده و کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری در کودک تقویت شود.
همچنین والدین باید سعی کنند مطالب را به صورت انتخابی برای کودک بیان کنند. به طور مثال به او میگویند «الان میخواهی غذا بخوری؟» و نباید مستقیما ً به او امر کنیم «بیا غذا بخور» بلکه او را در جایگاه یک تصمیم گیری قرار دهند و با این روش کودک نسبت به مسائلی اجتناب کرده و نسبت به آن لجبازی میکند، این در حالی است که بعد از استفاده این روش میتوان اظهار تمایل به آن کار را در کودک مشاهده کرد. بدترین کار در تشدید لجبازی کودک، تهدید کردن او است. باید بتدریج او را نسبت به کاری که باید انجام دهد آماده کنید و قواعدتان را خیلی روشن و قابل درک بیان کنید.
والدینی که ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجبازی می کنند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بارمی آید. دقت کنید که کودک با مهارت زندگی و مهارت های ارتباطی آشنا نیست و این والدین هستند که راه های رسیدن به هدف و نه گفتن را باید به او آموزش دهند. در کودکان دشوار، مبتلا به اوتیسم و بیش فعال، مبتلا به صرع و آلرژی، لجبازی بیشتر مشاهده می شود. همچنین تناسب نداشتن قد به وزن، کم کاری یا پرکاری غدد، اضطراب های نهان و فراگیر هم در این امر موثر است.
در ۴ مدل سبک توجه والدین به کودکان می توان ریشه لجبازی را شناسایی کرد؛ در قدم اول توجه ناکافی والدین ممکن است عامل لجبازی کودک باشد. به این معنا که چون کودک دچار کم توجهی است، با لجبازی قصد جلب توجه والدین را دارد و تلاش می کند از این طریق توجه آن ها را برانگیزد. برخی والدین هم به کودک «توجه مشروط» می کنند؛ حتما شنیده اند که والدین به فرزند خود می گویند: «اگر این کار را بکنی، پسر یا دختر خوبی هستی» آن ها با این کار در واقع خوب یا بد بودن کودک را به انجام دادن یا ندادن یک کار مشروط می کنند. از طرف دیگر والدین بسیاری هم هستند که با توجه بسیار زیاد به کودک او را لجباز بار می آورند.
این کودکان اغلب پرتوقع هستند و پس از مدتی هیچ چیز آن ها را راضی نمی کند. توجه منفی هم نوع دیگری از توجه است که معمولا ً با داد زدن، سرزنش و توهین کردن همراه است و کودک به عنوان مکانیسم دفاعی از لجبازی استفاده می کند. ناکامی هم یکی از علل لجبازی در کودکان است. کودکانی که دائم در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند، لجباز بار می آیند. از طرفی خانواده هایی که دائم کودک را نهی می کنند، ازاوانتظارات زیادی دارند، ازروش های تشویقی برای بالا بردن انگیزه کودک در انجام کارها استفاده نمی کنند، او را به سوی لجاجت سوق می دهند. نباید فراموش کرد که سرزنش و امر و نهی بیش از حد به کودک او را لجباز می کند. کودک به عنوان یک انسان حق دارد گاهی اشتباه کند بدون این که مستحق سرزنش باشد. در حالی که برخی والدین اجازه اشتباه کردن به کودک نمی دهند و بابت هر کار اشتباه او را سرزنش می کنند.
کودک در مراحل رشد درمی یابد که حق دارد اشتباه کند و مستحق سرزنش نیست. بنابراین در مقابل والدین جبهه می گیرد. انعطاف ناپذیری والدینی که انتظار شکست یا خطا را از کودک خود ندارند باعثمی شود اجازه کسب تجربه به او را ندهند و اگر هم اجازه این کار را بدهند بابت هر اشتباه او را سرزنش می کنند.
بهترین رفتار اطرافیان و والدین با کودک لجباز
کودک باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمی شود. هر کودکی با توجه به سن و میزان درکش به درجه ای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخاب های گوناگون تمایل دارد. کودکان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه می خواهند شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل را می سازند و تقویت می کنند. والدین باید به لجبازی های کودکان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یک نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل کودک را متقاعد کنند، ناز او را بکشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشکلی هست برطرف کنند و در نهایت از موقعیتی که کودک در آن به لجبازی می پردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و کلامی قوی تر با وی استفاده کنند.
گاهی کودک به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به کار می گیرد.بدغذایی مشکلی رایج میان کودکان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری کودک برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت می دهند. در حالی که مهم ترین دلیل بروز بدغذایی بی اشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
والدین هنگام انجام رفتار سازنده و خوب فرزندان نیز فرزند را تشویق کنند و با آموزش رفتار سازنده و منطقی سعی کنند جهت کاهش رفتارهای بد از سوی فرزندان برآیند.
والدین سعی کنند نظارت ها را در محیط داخل منزل بر روی کودک کاهش دهند و به کودک خود آزادی عمل بیشتری بدهند.
والدین هنگام دعوای بین فرزندان اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و به هیچ عنوان وارد درگیری بین کودکان نشوند و حتی از فرزندان طرفداری نکنند چرا که این مهم موجب احساس برتری طلبی والدین بین فرزندان خواهدشد.
برای کاهش لجبازی فرزندان، والدین از بکن و نکن های بی مورد در حضور فرزندان بپرهیزند چرا که وسواس مادر و بکن نکن های شدید به بروز مشکلات عصبی و پرخاشگری کودک می شود.